بررسی سجده نکردن عزازیل بر پدرمان آدم

در این باره خیلی صحیت شده است در این جا می خواهیم از منظر یکی از عالی ترین مطالب عرفانی نگاه کنیم.

 

شیطان دو بین یا احول و کلاچ بود از این جهت بر آدم سجده نکرد یعنی هم خدا را می دید و هم آدم را.و نتوانست در جام آدم خدا را ببیند.

 

در قران نشانه های زیادی دارد:

1-ایه :ذلک بان الله هو الحق. فقط خداوند حق است

2-آیه :من ذاللذی یقرض الله قرضا حسنا .چه کسی به خداوند قرض می دهد

3- و مارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی . وقتی تو تیر انداختی تو تیر نینداختی بلکه خداوند تیر انداخت(مشکل ترین پارادوکس قرآنی عرفانی)

در مورد پیامبر چون نزدیکترین جام به خداوند است خدا به خود نسبت می دهد.

همچنین در احادیث امده است هر کس به نیازمندی کمک کند گویا دست در دست خدا گذاشته است.و انسان عارف باید فقط خدا را ببیند در تجلی موجودات.

نکته:خداوند که قابل دیدن نیست پس تنها راه مشاهده او از جام های آفریده هایش می باشد.

به ظرف شرابی می ماند که شراب علی الاتصال در حال ریختن است .

در ضمن توالی این جام‌ها هم مهم است .خداوند مستقیما در جام ما نمی ریزد بلکه ما از جامهای دیگران بهره مند هستیم که نهایتا به خداوند می رسد.و عارفان این جامهای نزدیکند که همه وام دار آنها هستیم. دلیل این که آینده را پیش بینی می کنند همین است چون ابندا در جام آنها ریخته شده و هنوز به دنیای مادی نیامده است.

در مثنوی هم در ضمن داستانی اشاره شده است:

  • داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌‌کشت از بهر تعصب
  • بود شاهی در جهودان ظلم ساز ** دشمن عیسی و نصرانی گداز
  • عهد عیسی بود و نوبت آن او ** جان موسی او و موسی جان او325
  • شاه احول کرد در راه خدا ** آن دو دمساز خدایی را جدا
  • گفت استاد احولی را کاندر آ ** رو برون آر از وثاق آن شیشه را
  • گفت احول ز ان دو شیشه من کدام ** پیش تو آرم بکن شرح تمام‌‌
  • گفت استاد آن دو شیشه نیست رو ** احولی بگذار و افزون بین مشو
  • گفت ای استا مرا طعنه مزن ** گفت استا ز ان دو یک را در شکن‌‌330
  • شیشه یک بود و به چشمش دو نمود ** چون شکست او شیشه را دیگر نبود
  • چون یکی بشکست هر دو شد ز چشم ** مردم احول گردد از میلان و خشم‌‌
  • خشم و شهوت مرد را احول کند ** ز استقامت روح را مبدل کند
  • چون غرض آمد هنر پوشیده شد ** صد حجاب از دل به سوی دیده شد

مشکلات چون جوشش چشمه طراوت به زندگی ما می دهند

در زندگی انسان های بی درد و انسان های دارای دردهای انسانی بسیار دقیق شدم.

در زندگی ایده آل که مورد ارزوی همگان است یک نقص وجود دارد و ان راکد شدن و از دست دادت طراوت است.

خداوند به دوستان خود این مشکلات را هدیه می دهد(تازیانه های سلوک).

از اینجا این تشبیه زیبا رخ می نماید که مشکلات همان جوشش چشمه است که دائما باعث طراوت آب می شود و در زندگی ما باعث طراوت زندگی بایک شرط.ان شرط این است که که چون جانوران زندگی را در خوش های جسمانی خلاصه نکنیم.

البته انسان های پیشروی بودند که قبل از این که خداوند نعمتها را از آنها بستاند و دچار مشکلات بکند خود داوطلبانه چنین کردند .مروری بر زندگی بودا در ترک قصر پادشاهی و رفتن به جنگل  و ابراهیم ادهم این موضوع را تایید می کند.

یک نکته:دقیق شدن در فراگیر بودن این مشکلات در زندگی انسانی ما را به این نکته می رساند که ایده آل انسان جسمش نیست تا از بروز مشکلات ناشاد شود.این جمله ایه الله طالقانی را فراموش نمی کنم که زندگی را به سان انتقال از زندان اوین به زندان قصر می دانست.

تو ضیح دو بیت مشکل (لغز)

دلم در قید آن دلبر مدام است

که رویش قبله گاه عام و خاص است

چه گویم نام او را گر بدانی

دو م  و چهار ک   و هشت ل است

و قريب بدين حديث در اول فاتحه تفسير صافى آمده است : العياشى عن الرضا عليه السلام انها اقرب الى اسم الله الاعظم من ناظر العين الى بياضها . و رواه فى التهذيب عن الصادق عليه السلام .

از سيد اجل عليخان شيرازى مدنى در كتاب كلم طيب نقل فرموده كه اسم اعظم خداى تعالى آنست كه افتتاح آن الله و اختتام آن هو است و حروفش نقطه ندارد و لا يتغير قرائته اعرب ام لم يعرب و اين در قرآن مجيد در پنج آيه مباركه از پنج سوره است : بقره و آل عمران و نساء و طه و تغابن . آن شش آيه در شش سوره است كه يكى هم در سوره نمل است : الله لا اله الا هو الحى القيوم تا آخر آيه الكرسى(بقره )256

الله لا اله الا هو القيوم نزل عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه وانزل التوريه والانجيل من قبل هدى للناس و انزل الفرقان ( آل عمران 3 ) الله لا اله الا هو ليجمعنكم الى يوم القيمه لا ريب فيه و من اصدق من الله حديثا

( نساء 8  ).

الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنى ( طه .)

الله لا اله الا هو رب العرش العظيم ( نمل 27 )

الله لا اله الا هو و على الله فليتوكل المؤمنون ( تغابن 14 ) .)

بلكه بايد گفت كه اين اسم اعظم در هفت آيه قرآن كريم است كه آيه شصت و سه سوره مباركه غافر كه سوره مؤمن است از آن جمله است ذلك الله ربكم خالق كل شى ء لا اله الا هو فانى تؤفكون . اين آيه كريمه همانست كه عالم جليل محمود دهدار متخلص به عيانى در كنوز الاسماء در تحصيل اسم اعظم فرموده است : حنه در سوره انجيل بخوان بدرستى كه همانست همان هست در مصحف ما بعد سه ميم در ميانهاى سور در حم زيرا حنه مادر مريم سلام الله عليهما است و آن سج است و انجيل به بعد ابجدى م است كه غافر قرآنست چه مؤمن چهلمين سوره آنست و بيت بعد توضيح قبل است زيرا كه سه ميم به بعد مذكور كه آن را اعداد اجزاى جفرى و عدد وسط ابجدى نيز گفته اند چنانكه ناظم در اول جواهر الاسرار آورده است و از حضرت وصى عليه السلام روايت كرده است لط است كه بعد سه ميم غافر است فتدبر . دل داده اى درباره همين آيه كريمه گفته است :

  • دلم در بند دلدارى به دام است             نشانت مى دهم گر مى شناسى
  • كه نامش كعبه هر خاص و عام است       دو ميم و چار كاف و هشت لام است

ح در غالب مقامات مقالات بيت وحى كه در زبر آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين از اسم اعظم سخن رفت در الحى القيوم شركت دارند . در جواب سؤال صد و سى و يكم باب هفتاد و سوم فتوحات مكيه گويد : ما راس اسمائه الذى استوجب منه جميع الاسماء ؟ الجواب : الاسم الاعظم لا مدلول له سوى عين الجمع و فيه الحى القيوم ( .

 

نگرش جدید به تحصیلات و دین در عصر حاضر

چرخش زاویه دید یا مهندسی فکر نسبت به موضوع:

فراگیری فرهنگ سرمایه داری(پرستش سرمایه)در نمامی عرصه ها

در دنیایی که سرمایه و بهره بردن از دینا به وسیله این سرمایه چشم همه را خیره کرده است سر برداشتن و به حقیقت نگاه کردن کمی سخت است.(به عنوان نمونه تفریحات و زندگی های بسیار لوکس که در شبکه ها نشان داده می شود چند درصد آن مردم را شامل می شود ؟)

و این فراگیری باعث شده که تحصیلات هم به صورت کالای لوکس در بیاید و دانشگاه ها و رشته هایی تاسیس شود که فرد عملا فقط با دادن هزینه تحصیل مدرک بگیرد و از این بالاتر که دین هم به همین صورت عرضه می شود.آنکه ثروت دارد آرزوهای تو را می تواندخریداری کند حج و کربلا و برپایی عزادرای و .... و خود را دارای دین کامل می داند(البته دین داران حقیقی چون چشمه ای روشن در همیشه تاریخ بوده اند و هستند).

معمای مبارزه با شیطان

خدایا انصاف یده چگونه با شیطانی مبارزه کنم که فقط 5 هزار سال عبادت کرده و از اول خلقت بوده است؟

تمامی رموز خلقت را می داند.

از هردری بیرون بیایم از در دیگر وارد می شود.

گاهی از راه خواهشها گاهی از راه شهرت ،از راه عبادت،غرور؛حودبینی و .....

آخرینش هم این است که زیر پوستت می رود که چقدر کامل شده ای واز ارتباط با خدا  لذت بیر اما غافل از این که با ز هم به دنبال همان نفسی که لذت ببرد.

پاسخ:خداوند نیز در مقابل این دشمن قوی ،بزرگان و ارکان هستی را آفریده است یعنی حقیقت محمدیه که نور قدسی پیامبر و معصومین است.و کمک گرفتن از آنها این دشواری را آسان می کند.  همان که قبل از به دنیا آمدنشان هم سا یر ادیان از انها کمک می گرفته اند.

در بخش هایی از کتب عهدین(تورات) به انوار طیبه پنج تن ـ علیهم السلام ـ اشاره شده است آنجا که از زبان حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ نقل می کند که فرزندان آدم در تعیین افضل مخلوقات دچار اختلاف شدند هر کدام چیزی گفتند و در نهایت اختلاف خود را نزد آدم ـ علیه السلام ـ بردند آن حضرت فرمود: چون خدا مرا آفرید و از روح خود در کالبدم دمید و من درست نشستم عرش اعظم الهی را دیدم و پنج شبح نورانی را نگریستم که در عرش هویداست در نهایت عظمت و جلال و کمال و حسن و ضیاء عرض کردم: پروردگارا این انوار با عظمت و جلال چه کسانی هستند خطاب رسید این ها اشرف مخلوقات من و واسطه بین من و سایر آفریدگانند. اگر این ها نبودند من تو را نمی آفریدم و نه آسمان و نه زمین و نه بهشت و نه جهنم و نه آفتاب و نه ماه را. عرض کردم پروردگارا نام این ها چیست؟ خطاب رسید به ساق عرش بنگر چون نگریستم دیدم این پنج نام مبارک نوشته شده است: پار غلیط (محمد) ایلیا (علی) طیطه (فاطمه) بشر (حسن) بشیّر (حسین)