و خدا از زمین می رویید

 

هیچ دیدی خدا از  زمین بروید

 

هیچ دیدی خدا جوانه بزند

 

هیچ دیدی خدا شکوفه بدهد

 

.....باز شود،عطر بیفشاند

 

...از زمین دلت او جوانه زده 

 

روییده

 

گل داده

 

و چه بوی خوشی 

 

مستی فزاینده........

https://telegram.me/joinchat/BqQNpj0hdIWcQlpqhctzoA

سریان وحدت و یگانه جویی در خوی های پسندیده

سریان وحدت و یگانه جویی
در خوی های پسندیده

غلام دولت آنم که پای بند یکیست

به جانبی متعلق شد از هزار برست
عندلیب بوستان توحید ؛سعدی

در هر چیزی که به ما احساس خوبی می دهد ، وحدت و یگانگی وجود دارد:
مثل عشق
مثل یقین و ایمان
مثل صداقت
مثل اخلاص (پاک کاری)

و در هر چیزی که احساس ناخوشایندی هست دوگانگی یا چندانگی وجود دارد:
مثل شک
(که چون آتشی به جان انسان می افتد)
مثل نفاق
مثل ریا
https://telegram.me/joinchat/BqQNpj0hdIWcQlpqhctzoA

سکوت "هیچ"


"هیچ" که ناراحت نمی شود

"هیچ" که گلایه نمی کند

"هیچ" که اعتراض ندارد

"هیچ" فقط سکوت می کند

و این سکوت بی نهایت زیباست

باز بینی  دوباره در معنای حضور قلب در نمازها   

 

دو حدیث معروف در مورد نماز ؛نگرش جدیدی به ما خواهد داد :

_هیچ نمازی نیست مگر به حضور قلب

_نماز معراج مومن است 

_همچنین آیات زیاد در مورد اقامه نماز که به معنی به پا داشتن است نه خواندن یا مثل ساختن یک خانه است.

 

نگرش جدید

حضور قلب نیاز به تمرکز دارد .

در اینجا مباحث مربوط به علوم ذهن و تمرکز مطرح می شود که امروز یک دانش مستقل است.و باعث درمان بیماری ها نو یا ارامش می شود.

البته غیر مستندات فوق در خود نماز هم نشانه هایی مشهود است از هارمونی حرکات نماز مثلا تکبیر الاحرام که با بلند کردن دو دست انجام می شود شروع دز تمرکز می تواند باشد ارامش و پرواز روح: باز بینی  دوباره در معنای حضور قلب در نمازها  دو حدیث معروف در مورد نماز ؛نگرش جدیدی به ما خواهد داد : _هیچ نمازی نیست مگر به حضور قلب _نماز معراج مومن است  _همچنین آیات زیاد در مورد اقامه نماز که به معنی به پا داشتن است نه خواندن یا مثل ساختن یک خانه است.  نگرش جدید حضور قلب نیاز به تمرکز دارد . در اینجا مباحث مربوط به علوم ذهن و تمرکز مطرح می شود که امروز یک دانش مستقل است.و باعث درمان بیماری ها نو یا ارامش می شود.

البته در خود نماز هم نشانه هایی مشهود است از هارمونی حرکات نماز مثلا تکبیر الاحرام که با بلند کردن دو دست انجام می شود شروع در تمرکز می تواند باشد همچنین مستندات بالا نشانه آشکاری است .

دانش مفید یا حجاب

بشوی اوراق اگر هم درس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد

در این که علم خود حجاب اکبر است تردید نیست .
ابوسعید نیز کتابهایش را دفن کرد و بر آن درختی کاشت.
شمس نیز مولانا را از خواندن کتابهایش به ویژه دیوان متنی منع کرد.

نکته جدید
کتاب شستن را می توان به گونه ای دیگر معنا کرد .
ابتدا با کسب علم از دنیای مادی فاصله بگیر (چون دانش از مجردات است)پس از آن که می خواهی به مرحله فنا و ملاقات خداوند برسی از آنها رها شو که به صور رت شستن کتاب آمده است و امروز به صورت مثلا سپردن به طوفان.

پس این فراگیری و کنار زدن و رها شدن می تواند هر روز باشد
هر روز ابتدا با دانش از جسم فاصله می گیری و باز با رها کردن آن به مرحله بالاتر می روی.
در فراگیری دانش عقل و در رها کردن آن عشق و شوق رسیدن است.

انسان و نارضایتی از وضع موجود

 

در دانش توحید (یگانه شناسی)

چنین می خو انیم

 

اگر تشنه می شوی 

دلیل آن است که  در بیرون آب هست

 

حالا می شود کفت

 

اگر بهترین ها و زیباترین ها 

 

و لوکس ترین ها و در یک کلام

 یگانه هر چیز را می خواهی

 

و اگر از آنچه داری دلزده شدی

 

خودت را سرزنش نکن

 

این یعنی تو انسانی 

 

این یعنی تو خدایی (خلیفه الله)

 

 

یعنی بی نهایت را می خواهی

 

و لی این بی نهایت تنها خداست

 

غیر از او  دارای نهایت و حد است.

 

بیچاره آدمی که این راز را

 

 زمان مرگ کشف می کند!!

https://telegram.me/joinchat/BqQNpj0hdIWcQlpqhctzoA

دریای ارامش را چگونه به دست آوریم؟


اگر خداوند را دریا بدانیم
اگر همه افریدگانش را از او
و متصل به او بدانیم
و اگر خود را نیز دریا بینگاریم

دوست داشتن خود و دیگران
ناراحت نکردن خود و دیگران
کینه نداشتن از دیگران و کینه نینداختن در نهاد افریدگان

موجهای خوب این دریاها می باشد.

بدین ترتیب دوست داشتن دیگران و محبوب بودن در پیش دیگران یک موج رفت و برگشتی ارامش دهنده است.

و کینه از دیگران و موجود آزاری که از گناهان بزرگ در دین اسلام می باشد قطع ارتباط با این دریا و جدا شدن از دریای ارامش است.

در اندیشه هندوان و سرخپوستها به خوبی تبیین شده است که با طبیعت مهربان باشیم و زمانی از آنها برای غذا استفاده می کنیم تنها برای تغذیه و ضرورت باشد بعد از طلب بخشایش برای آنها. (در اسلام نیز چنین دعاهایی در هنگام قربانی کردن عینا وجود دارد)

در اسلام عزبز نیز گرچه گوشت خواری رواست اما از افراط در آن و شکم پرستی نهی شده است ؛اما مسلمان نمایان شهوت پرست اسلام را آیین دسترسی به خواسته های خود کرده اند.

مقایسه فنای عارفانه و صفات خداوند


با نیستی شوره زار هستی را گلزار کنید

در فنای عارفانه که کعبه مقصود عارفان و سالکان است،می گوییم سرآغاز این فنا و احرام این کعبه ؛تیستی است.اگر از خود و خواسته ها و افکار و اندیشه ها نیست شدی به او نمی رسی او را کشف می کنی چون دوست همه جا هست و منتظر هم هست.

در نماز هم ؛در تسبیحات اربعه این نگفتنی زیبا (فنا) را به گونه ای دیگر می بینیم.
ابتدا سخن از اسم سبحان و پاک بودن خداوند از بدی ها و نقصهاست و بعد با اسم الحمد لله یعنی این که همه خوبیها و زیباییها و کمالها از اوست، ادامه پیدا می کند و تکمیل می شود.

نحست خداوند از زشتی ها پیراسته لست و پس از آن به زیباییها آراسته.
این یک پیام هست ؛آدمی روح خداست او می تواند چنین باشد.

نکته:تسبیحات وارد شده از وجود گهربار فاطمه "س" برای بعد از نمازها دقیقا عکس این تسبیحات نماز هست.یعنی وقتی از معراج نماز برگشته ای به این ترتیب به دنیای قبل از معراج بر می گردی.
 

وادی پر خطر عشق

آنجا که شاه و شاهین و شکار

یکی می شود

وقتی....... صیدم کردی شاه بودی

وقتی......... در صید توام شاهم

شکارت را می بویم

در حیرتم کدام شاهین شکارم کرد

در این وادی صید و صیاد و شاهین

یکی می شوند

دیدارش به چه ماند

وصف دیدار تو را چگونه گویم

که هنوز از خواب خوش دیدارت

بیدار نشده ام

آنچنان لحظات دیدار

بر من می گذشت

که در این لحظات

سرگشته اش بودم و متحیر

و مکرر از دوست میشنیدم

دارم خواب میبینم

جانها به طرف هم حرکت می کرد

از شوق

و دوباره سر جایشان مینشستند

از ترس

ترس رسوایی

جسم هایمان با هم سخنی نداشتند

تنها محل رفت و آمد جانها را

با شوق تمام مشاهده می کردند
https://telegram.me/joinchat/BqQ

مولاه یا مولانا؟

بزرگی می گفت :


مولانا نگویید
مولاه
آری شوریده بلخ دوست او بود

بیچاره آدمی

بیچاره آدمی

هدهد ی دور گشته از سیمرغ

در غمکده ای افتاد

که نامش را دنیا گذاشتند

وقتی به دانه های این دام مشغول شد

پر و بالش را خونین کردند

تا دیگر یادی از پرواز در عرش نکند

بیچاره آدمی........
https://telegram.me/joinchat/BqQNpj0hdIWcQlpqhctzoA

ا