دربافتهابی از خواجه شمس الدین حافظ شیرازی(لسان الغیب)33
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
در خلوت درونم شکوه حال خوش را یافته ام و خانه دوست همینجاست پس در پی گشت و گذار نیستم.
بیت۲:سوگند به درخواست حقیقی جانت از خداوند، لحظه ای خواسته ما را هم جویا شو(مخاطب معشوق یا مرشد- ادامه در بیت ۷-)
بیت۳: ای زیبایی مطلق( حافظ زیبایی معشوق را جمال الهی می بیند و جز این شرک و دوبینی است) در شوقت سوختیم.خواسته ما را جویا شو.
بیت۴: آگاهی باعث شده تا درخواست نکنیم.در حضور کریم نیاز به خواستن نیست.
بیت۵:بی گفتگو آماده جان افشانی هستیم، نیازی به تاراج جان نیست همه از آن خودت هست.
بیت۶:دل روشن یار آگاه کل است و بی نیاز از اظهار.
ییت۷:در سلوکم دیگر منت مرشد( کشتیبان) نمیکشم.مروارید حقیقت را صید کرده ام.
بیت۸:و با تو که ادعای حقیقت داری هیچ کاری ندارم.جان های آگاه حاضرند به دشمنان نیازی نیست.
بیت۹:ای عاشق مشتاق، لب دوست( مظهر لطف بر عکس ابرو) سهم تو را در نظر دارد باز هم به درخواست نیاز نیست.
بیت۱۰: هنر( فضیلت- دلاوری در فراچنگ آوردن حقیقت) آشکار می شود به بحث و جدال با مدعی پایان بده
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
سر در چاه اینترنت می کنم و دردهای دلم را میگویم ناگهان همه از آن با خبر می شوند!