آنکه خاطر جانش به آسودگی رسیده و دلبسنه معشوقی نازنین است، خوشبختی و پادشاهی در کنار اوست.( پادشاهی عشق)

۲- ارزش عشق بسیار بالاتر از عقل است و آنکه از جانش گذشته باشد به این آستان ( عشق و خاطر مجموع) می رسد.

۳- دهان تنگ و شیرین تو مگر مهر پادشاهی سلیمان است که جهان در تسخیر نقش انگشتری اش هست( خانلری: دهان تنگ شیرینت مگر مهر سلیمان است)

4- لب یاقوت فام و خط مشک بوی هر دو در زیبارویان نیست، بنازم معشوق خودم را که زیبایی اش هر دو را دارد.( خانلری: آنش هست و اینش نیست)

۵- ای توانگر ضعیفان را بیچاره نپندار، که فقیر( مقام فقر) راه نشین در بالای مجلس بزرگی نشسته است( خانلری: که صدر مجلس عزت فقیر ره نشین دارد) ۶- توانایی ات را بر روی زمین فرصت شمار که زمانه در زیر زمین روزگاری طولانی ناتوانت خواهد کرد.

۷- دعای بیچارگان بلا از جان و دلت دور می کند، در خرمنی که از خوشه چین عار دارد، خیر و گشایش نیست.( خانلری: بلا گردان جان و دل)

۸- ای باد صبا عشق و شوق( خاطر مجموع) مرا به آن شاه زیبارویان برسان، که چون جمشید و کیخسرو صد غلام دارد.

۹- اگر پاسخ داد که عاشق بیچاره ای چون حافظ نمی خواهم، بگویید هم نشین سلطان، فقیری صاحب مقام است(بیت۱: عاشق هم نشین پادشاهی است و پادشاه هم نشین فقیر؛ نتیجه می دهد که فقر-نخواستن که سبب خاطر مجموع می شود- پادشاهی است)

دکتر مهدی صحافیان

آرامش و پرواز روح