مهندسی ذهن زاویه های فکر2(ادبیات کهن)
داستان فرجام کار رستم در شاهنامه فردوسی طوسی
رستم؛پهلوان ملی ایرانیان است و شغاد برادر ناتنی اوست که وی را با نیرنگ می کشد.
فردوسی زاویه فکر شغاد را این گونه بیان می کند:
رستم پس از عبور از هفت خوان و یک عمر حماسه، در چاه فریب گرفتار شده و با شغاد چنین سخن می گوید:
چو با خستگى چشمها برگشاد
بديد آن بد انديش روى شغاد
بدو گفت كاى مرد بدبخت و شوم
ز كار تو ويران شد آباد بوم
چنين پاسخ آورد ناكس شغاد
كه گردون گردان ترا داد، داد
تو چندين چه نازى به خون ريختن
به ايران به تاراج و آويختن
ز كابل نخواهى دگر بار سيم
نه شاهان شوند از تو زين پس به بيم
گه آمد كه بر تو سر آيد زمان
شوى كشته در دام آهرمنان
از دیدگاه شغاد، رستم پیلتن خونریز و باجگیر است .
وقتی از زاویه شغاد نگاه می کنیم رستم را مستحق کشته شدن می بینیم.
@arameshsahafian
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۶/۰۹/۲۰ ساعت ۱۱:۹ ق.ظ توسط مهدی صحافیان
|
سر در چاه اینترنت می کنم و دردهای دلم را میگویم ناگهان همه از آن با خبر می شوند!