داستان فرجام کار رستم در شاهنامه فردوسی طوسی
 رستم؛پهلوان ملی ایرانیان است و شغاد برادر ناتنی اوست که وی را با نیرنگ می کشد.
فردوسی زاویه فکر شغاد را این گونه بیان می کند:  
رستم پس از عبور از هفت خوان و یک عمر حماسه، در چاه فریب گرفتار شده و با شغاد چنین سخن می گوید:
 چو با خستگى چشمها برگشاد
بديد آن بد انديش روى شغاد
بدو گفت كاى مرد بدبخت و شوم
ز كار تو ويران شد آباد بوم‏
چنين پاسخ آورد ناكس شغاد
كه گردون گردان ترا داد، داد
تو چندين چه نازى به خون ريختن
به ايران به تاراج و آويختن‏
ز كابل نخواهى دگر بار سيم
نه شاهان شوند از تو زين پس به بيم‏
گه آمد كه بر تو سر آيد زمان
شوى كشته در دام آهرمنان‏

از دیدگاه شغاد، رستم پیلتن خونریز و باجگیر است .
وقتی از زاویه شغاد نگاه می کنیم رستم را مستحق کشته شدن می بینیم.
@arameshsahafian